در این فیلم سارا دختری است که بزرگترین مشکلش جدایی مادر و پدرش از هم است که این اتفاق در دوران نوجوانی وی روی داده و این باعث شده که وی احساس عدم امنیت و کمبود محبت پیدا کند و بر اثر این جدایی پدر سارا او را به خارج برده در سنینی که هر دختری به داشتن مادر نیازمند است در اینجا هم نیاز های او نادیده گرفته شده و با نا کامی مواجه می شود سارا بدرا اینکه نیاز برقراری ارتباط با دیگران را رفع کند با هم سن و سالهایی میگردد که معتاد و نابهنجارند و او هم برای اینکه مانند گروهی شود که عضو آن شده است شروع به استفاده از مواد مخدر می کند البته تنها علت اعتیاد او این نیست بلکه بقیه مشکلات و نا کامی های زندگی هم وی را به این سمت سوق داده است .

در فیلم هنگامی که سارا برای خریدن مواد به پاساژ میرود و یکدفعه ماموران را می بیند که افراد مشکوک را می گیرند او به خاطر ترس از مجازات و این که گرفته شود به سرعت فرار می کند (این قسمت از فیلم نشان دهنده نیازمندی افراد به احترام است).

وقتی سارا در پاساژ راه می رود و چند خانم به او با تعجب و تحقیر نگاه میکنند توبیخ به دلیل عدم رعایت هنجار را از طرف افراد دیگر بیان میکند (زیرا از چهره ی سارا مشخص است که او معتاد است).

وقتی که سارا از خانمی در پاساژ مواد می خواهد و دور میدان قرار می گذارند او از مادرش می خواهد ماشین را جایی پارک کند که غیر قانونی است اما در آنجا برای او اینکه شهروندی قانونمند جلوه کند مهم نیست و فقط به ارضای نیازش می اندیشد .

این که مادر سارا در غیاب او کیفش را میگردد عدم اطمینان وی را نشان میدهد .

در ابتدای سفر که سارا با اسرار مادرش را راضی می کند که برای آخرین بار مواد مصرف کند بعد ار مصرف هنگامی که مادرش را می بیند که بیرون از ماشین ناراحت قدم میزند و به این می اندیشد که در رسیدن به هدفش ناکام بوده و نتوانسته تصمیمش را عملی کند انگیزه اش را از دست می دهد و اقدام به خودکشی می کند .

بعد از اینکه سارا و مادرش از خانه ی پدرش بعد از یک درگیری  بر میگردند سارا احساس میکند که در دست یابی به هدفش که با هم بودن مادر و پدر است با ناکامی مواجه شده و از مادر می خواهد دوباره مصرف مواد را شروع کند و وقتی مادرش مخالفت می کند مادرش را تهدید می کند که هر طور شده مواد پیدا می کند و مادر از ترس آبرو این که مبادا دخترش برای ارضای نیازش کاری خلاف ارزش های جامعه انجام دهد حاضر میشود به او مواد بدهد .

درآخر فیلم شاهد آن هستیم که مادر سارا به دوستش لیلا میگوید که شاید علت اینکه دخترش به این مشکل دچار شده وضعیت خانوادگی آنها بوده(درگیری های او با شوهرش و نادیده گرفته شدن سارا و نیازهایش) و می پرسد آیا سارا میتواند ترک کند یا نه و لیلا میگوید که هیچ چیز معلوم نیست.این مسئله را عنوان میکند که ترک کردن سارا بستگی به این دارد که سارا بتواند انگیزه لازم برای بازگشت به زندگی بدون مواد را پیدا کند یا خیر