سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نامه 5

    نظر

اول از همه تشکر می کنم از همه دوستانی که در له یا علیه مطالب ایراد شده از سوی اینجانب در مورد عنوان رشته مطالبی را نوشتند و اذعان می کنم که مقالات مورد اشاره از ساراسویک و دیگران را برای زمانی که می خواستم آزمون دکتری بدهم و سوالی نیز در این زمینه داشت، مطالعه کرده ام و فایل تمام متن و کپی چاپی آنها را در آرشیو خود دارم و با علم به آنها و بعضا انتقاد به آنها مطلب خود در مصاحبه مذکور را ارائه کردم
در وهله دوم می خواهم از جمله آخر جناب دکتر حمالی استفاده کنم که اسم "بی ام و" آن را به حرکت در نخواهد آورد، ولی من مطمئن هستم که ما به دنبال گذاشتن اسم بی ام و بر روی ژیان نیستیم.
اکنون رشته کتابداری و اطلاع رسانی آن قدر پیشرفت کرده است و قابلیت گسترش آنچنانی دارد که در رتبه اول رشته های مورد نیاز جامعه قرار بگیرد. ولی مشکل ما این است که افرادی هنگام ترجمه عنوان این رشته از لاتین دچار اشتباه شده اند. و اگر نبود تلاش پیشکسوتان این رشته که اکنون ما بر سر خوان آنها نشسته ایم معلوم نبود که این رشته در ایران وجود داشت یا نه. ولی واقعیت این است که درون مایه رشته ما اطلاعات است نه کتاب. کتاب یکی از محمل های اطلاعاتی است که چه بسا روزی به کلی تغییر کند وبنابراین واژه اطلاعات بایستی  در عنوان پررنگ تر منعکس شود.
 
در عنوان کنونی رشته به جای درون مایه یکی از محمل های آن درون مایه پررنگ شده است. اگر روال بر این عنوان باشد ما الان بایستی لوح فشرده دار، مجله دار و نظیر آن نیز داشته باشیم چرا تنها کتابدار؟
جناب آقای دکتر جمالی بسیار زمانی شده است که افراد کتابدار را به جاهای مختلف سفارش کرده ام که شغل های مرتبط ولی غیر کتابداری؟ بوده است ولی به خاطر اینکه به عنوان مثال جامعه شناسی شناخته شده تر بوده است شخص جامعه شناسی خوانده را بر کتابداری خوانده ترجیح داده اند زیرا در تلقی اولیه ، به نظر می رسد که کتابدار یک محل کار دارد و آن هم کتابخانه است وحتی اگر پایگاه اطلاعاتی باشد کتابدار را ترجیح نمی دهند
بیایید در کنار هم، و با در کنار گذاشتن تیپ های ذهنی خوساخته خودمان، به دنبال تغییری بنیادین در عنوان و محتوای این رشته باشیم. عنوان کنونی حتی گویای محتوای کنونی نیز نیست. من معتقدم که کتابخانه ها به عنوان تنها محل کار برای کتابداران کنونی که می خواهند لیسانس و فوق لیسانس بگیرند، محل کار کافی نیست. ما در سازمان ها و شرکت ها پست های جدیدی داریم که در صورت وجود عنوان گویا متخصصان ما را به آنجا خواهد کشاند و این مغایرتی با کتابدار بودن ما نخواهد داشت و تاکید بر اصلاح عنوان یه معنای عدم توجه به محتوا نیست ولی می توان گفت که عنوان کنونی کشش اصلاحات محتوایی بیشتر از آنچه که انجام شده است را ندارد
دادی که مرحوم هوشنگ ابرامی از اوایل شروع رشته کتابداری در ایران بلند شده است همچنان باقی است و بی پاسخ

نامه4

    نظر

با سلام
از توجه و پاسخ شما سپاسگزارم.
من نیز متوجه انگیزه درست و دغدغه دکتر حسن زاده می شوم و چه بسا شاید خود من هم مایل باشم رشته ما اسمی می داشت که زندگی اجتماعی ما را به جهات مختلف قدری بهتر می کرد.
اما بحث من این است که هیچ چیزی فی نفسه و ابتدا به ساکن در جامعه دارای ارزش نیست. مشکل ما ناشی از ناآگاهی اجتماعی است لذا تا زمانی که با تلاش خود آن نا اگاهی را از بین نبریم، عوض کردن اسم رشته نیز مشکلی را حل نمی کند. یا در پس نا آگاهی مدتی پنهان خواهیم شد و یا اینکه باید آستین بالا بزنیم و برای آن اسم جدید نیز اعتباری کسب کنیم پس چرا آن اعتبار را برای همین کتابداری و اطلاع رسانی کسب نکنیم.

آن دوستانی که شما می گویید شایستگی دارند کارهایی نظیر وب مستری و غیره را انجام دهند همگی این شایستگی را در نتیجه همت بالای خود و از طریق خودآموزی کسب کرده اند والا (تا آنجا که من می دانم) در هیچ یک از گروههای کتابداری ایران وب مستری و طراحی وب و فناوری اینترنت  و مدیریت بانک اطلاعاتی و مدیریت نظامهای اطلاعاتی و اکس ام ال و غیره درس نمی دهند (یا اگر هم ذکری از اینها به میان میاید آنقدر نیست که اسم تخصص بتوان بر آن گذاشت). دانشجویان به راحتی با اسم رشته کنار خواهند آمد اگر در آن چیزی ببینند. اکنون اوایل ترم هست و هر گروه کتابداری با تعدادی دانشجو مواجه است که قصد انصراف دارند. گروه ما نیز (تربیت معلم) مستثنی نیست. دانشجوی دختری که چند روز پیش انصراف داد می گفت که پدرش می گوید رشته خوبی نیست و او نزد پدرش دفاع می کرده که آنطورکه فکر می کند بد نیست اما وقتی به لیست دروسی که قرار است بخواند نگاه می کند نمی تواند خودش را قانع کند که رشته خوبی است. مشکل بسیاری از دانشجویان کتابداری آن است که معتقدند آن چیزی که در این رشته می آموزند ارزش آموختن در محیط دانشگاهی را ندارد لذا اعتماد به نفس کافی نیز ندارند تا سر بالا گیرند و از رشته خود دفاع کنند چرا که خود نیز به آن اعتقاد ندارند.

بحث ایجاد گرایشهای جدید یا دوره های جدید (به عنوان مثال کارشناسی یا کارشناسی ارشد مدیریت دانش) خوب است اما نه اینکه آنها را جایگزین کتابداری و اطلاع رسانی بدانیم. تصور کنید همین مواد را تدریس کنیم و اسم رشته را به مدیریت اطلاعات تغییر دهیم، مشکلات ما بیشتر خواهد شد که کمتر نه.

ارادتمند
جمالی
هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم


نامه3

    نظر

 

با سلام و احترام
اظهار نظر بنده در جمع بزرگان اساتیدعزیزم شاید دور از ادب باشد در هر صورت چند مطلب در این زمینه به ذهنم رسید که دوست داشتم یادداشت بگذارم
 
جناب آقای دکتر جمالی اینکه دکتر حسن زاده قید کرده اند که عنوان رشته سبب محدودیت کاریابی می گردد مبنی بر این نیست که ایشان تاکید بر غنای محتوای رشته نداشته باشند. صحبت ایشان در بطن اجتماع ایرانی است. با وضع سرانه مطالعه کشور ما نگرش اجتماعی به این زودیها تغییر نخواهد کرد. صحبت شما در ارتباط با عدم تغییر نگرش جامعه با تغییر نام رشته، در جامعه ای است که با کتابدار انس دارند و خوراک شبانه روزیشان اطلاعات است و بس. احساس میکنم این نگرش شما از محیط خارج نشات گرفته است. در حالی که هم صحبت دکتر حسن زاده پیرامون اسم رشته و هم نظر شما پیرامون محتوا، صادق است. در شرایط کنونی و با سطح برداشت جامعه بیایید ما فقط از دید خودمان ننگریم. اندکی به دانشجویان پشت کنکوری هم که با هزارویک آرزو به دانشگاه میایند حق بدهیم. واقعا اسم کتابداری در جذب اولیه دانشگاه به چه میزان بر دانشجویان تاثیر گذار است. شاید برخی اشتباهی و برخی دیگر به ناچار این رشته را در فرم انتخاب رشته وارد می کنند. نباید انتظار داشت که از بدو ورود، همه دیدشان در سطح یک کارشناسی ارشد یا دکتری باشد. حال تا بیایم و این تومور دلسردی را از دل دانشجویان رشته بیرون بیاریم، یا غیر ممکن است یا با قیمت گرانی تمام می شود. و آنهم از دست رفتن سالهایی از اوج دوران تکاپوی دانشجو است که میشد در مسیر بسیار بهتر و پربارتری صرف گردد.
 
چه ایرادی دارد با وضعیت کنونی ما توامان هم به فکر غنای ماهوی و محتوای رشته باشیم و هم در صدد تغییر اسم رشته و ایجاد گرایش در مقاطع مختلف برای رشته. خیلی از مراکزی که به دنبال استخدام نیرو به ویژه جهت اموری نظیر طراحی وب و وب مستری، و حتی اموری نظیر ذخیره وبازیابی اطلاعات... هستند صرفا مدارک آی.تی و کامپیوتر را می پذیرند، هر چندکه بسیاری از کتابداران این مرزو بوم را می شناسم که از این لحاظ بسیار متبحرتر از متخصصان کامپیوتر و آی.تی عمل کرده اند. اما این سازمانها از کجا بفهمند که چنین تخصصهایی نیز پشت اسم کتابداری پنهان شده اند.
تاکید صرف بر یک جنبه، کفه دیگر ترازو را پایین نگه خواهد داشت.
 
با تشکر
پاکنژاد


نامه ذوم

    نظر

درود بر همه
از آغاز این گونه بحث ها، هر چند نسبتا تکراری شادمانم زیرا به روشن شدن ذهن اعضای حرفه می انجامد

این جانب سرمقاله ای را برای شماره آیند خبرنامه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی نوشته ام که به برخی نکات و عوامل زیربنایی مرتبط با وضعیت حرفه، برنامه های آموزشی و راه حلهای فائق شدن بر برخی مشکلات اشاره دارد

در این مرحله از بحث تنها به یک نکته در باره یک جله دکتر جمالی مهمویی اشاره کنم. ایشان بیان داشته اند که: محتوای رشته در کشورهای پیشرفته بسیار تغییر کرده است در حالی که عنوان آن تغییر چندانی نکرده است

من روی قید " هیچ" در جمله بالا تردید دارم زیرا در برخی از گروه های آموزشی، محتوا تغییر کرده و مفاهیم نو و مورد نیاز بازار کار و کتابخانه های امروز تدریس می شود، از جمله درسهایی چون طراحی وب سایت برای کتابخانه ها، نرم افزارهای کتابداری و اطلاع رسانی، اطلاعات و اجتماع، سواد اطلاعاتی و مهارتهای اطلاع یابی، فناوری اطلاعات و نظامهای اطلاعاتی، اینترنت و شبکه های اطلاعاتی، و ... که در حال حاضر در جریان است. کمیته کتابداری وزارت علوم و پیشتر گروه کتابداری دانشگاه اهواز با همکاری انجمن نیز بازنگری در برنامه و محتوای دوره کارشناسی را انجام داده و یا در حال انجامند. برنامه دوره ارشد هم تغییر کرده و در حال حاضر در برخی دانشگاهها تدریس می شود

ارادتمند
فتاحی


خیال ابدی

    نظر

مطالب زیر بحث در مورد تغییر نام رشته کتابداری است که در یک گروه اکادیمیک مورد الطفات قرار گرفته:

با سلام
اگر چه بحث عنوان و محتوای رشته، بحثی قدیمی است اما مصاحبه استاد عزیز آقای حسن زاده بیانگر دیدگاه جالب توجهی است. مایلم چند نکته را ذکر نمایم .


1.  ایشان معتقدند که عنوان رشته کتابداری و اطلاع رسانی به محدودیت کاریابی برای متخصصان رشته منجر شده است. آنچه محدودیت ایجاد می کند محتوای رشته است و نه عنوان آن. محتوای رشته در کشورهای پیشرفته بسیار تغییر کرده است در حالی که عنوان آن تغییر چندانی نکرده است و همان کتابداری و اطلاع رسانی است. ولی در ایران محتوا هیچ تغییری نکرده است و ما تصور می کنیم با تغییر عنوان، مشکلات ما مرتفغ خواهد شد.  این مورد حتی در مورد جایگاه اجتماعی رشته نیز صدق می کند.
 
قدر مسلم تغییر عنوان رشته به هیچ وجه منجر به تغییر نگرش جامعه نخواهد شد و اعتبار اجتماعی نیز به بار نخواهد آورد. در حالی که در ایران،  دیدگاه عموم در مورد کتابداری یا با نا آگاهی و یا با تصور غلط کلیشه ای همراه است، در خارج از کشور این ناآگاهی در مورد اطلاع رسانی یا علم اطلاعات (Information Science) وجود دارد. طی 4-5 سال تحصیل در انگلیس حتی در محیط دانشگاهی نیز با کمتر کسی برخورد کردم که از من پرسیده باشد چه می خوانی و من گفته باشم دکترای اطلاع رسانی و وی با تعجبی به علامت اینکه «اطلاع رسانی دیگر چیست» به من نگاه نکرده باشد. عموم مردم آن را با علوم کامپیوتر اشتباه می گیرند. حتی به یاد دارم در کتابخانه دانشگاه محل تحصیلم؛ یو سی ال که از بهترین دانشگاههای دنیاست کار می کردم، در یکی از روزهای آغازین کار یکی از مدیران  برای اینکه با من و کارمند جدید دیگر بخش آشنا شود به اتاق ما آمد و از ما پرسید دانشجوی چه هستیم. وقتی گفتم اطلاع رسانی، با تعجب گفت همان کامپیوتر است دیگر!!. اگر چه وی یک کتابدار سنتی و قدیمی (و مسئول صحافی و حفاظت) بود اما به هر حال سالها در یکی از کتابخانه های بزرگ دانشگاهی انگلیس و کتابخانه های دیگر کارکرده است و حداقل از فردی نظیر وی انتظار می رفت که بداند اطلاع رسانی چیست. در مقابل در انگلستان اگر به مردم بگوئید کتابدار هستید عمدتاً تصویر روشنی از کار کتابداری دارند و دلیل آن نیز سالها تلاش کتابداران برای خدمت به جامعه و اثبات جایگاه اجتماعی خودشان است (که البته این، در کنار خواست جمعی و درایت سیاستمداران و دلتمردان حاصل شده است). لذا عوض کردن عنوان رشته تنها به معنی پنهان شدن در پشت ناآگاهی اجتماعی است و نه کسب اعتبار و یا جایگاه اجتماعی.
 
2. مدیریت دانش و اطلاعات و علم اطلاعات همان کتابداری پیشرفته نیستند. این پندارچندان درستی نیست که تصور کنیم اطلاع رسانی همان کتابداری است و یا اینکه مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات همان کتابداری جدید است. اگر چنین بود که در یک دانشگاه نظیر شفیلد، یو سی ال و یا سیتی لندن این رشته ها به صورت مجزا در کنار یکدیگر تدریس نمی شدند. حتماً تفاوتی وجود دارد که دانشگاههای معتبر دنیا هم فوق لیسانس کتابداری دارند، هم فوق لیسانس اطلاع رسانی، و هم فوق لیسانس مدیریت دانش (در کنار یکدیگر). حتی اطلاع رسانی و کتابداری نیز دو چیز جدا (البته با اشتراکات بسیار) هستند. در این مورد شما را ارجاع می دهم به تعدادی از مقالات پروفسور تفکو ساراسویچ، به ویژه مقاله 1999 وی در مورد اطلاع رسانی (ضمیمه است). وی در مقاله می گوید: «بستر مشترک میان علم کتابداری و علم اطلاعات، که بسیار قوی است، عبارت است از اشتراک در نقش اجتماعی آنها و .... اما تفاوتهای مهمی نیز با هم دارند» {که 5 مورد را ذکر می کند. ص. 1060} وی ادامه می دهد که «همه این تفاوتها متضمن یک نتیجه است و آن اینکه کتابداری و علم اطلاعات دو حوزه مجزا با روابط بین رشته ای مستحکم هستند، نه اینکه یک رشته باشند یا اینکه یکی، شکل خاصتری از دیگری باشد.»
 
وی در یکی از مقالات قدیمی خود (به گمانم 1975 که البته هنوز نیز بر سر آن حرف است) گفته بود که موضوع اصلی علم اطلاعات در یک کلمه مفهوم ربط است حال اینکه موضوع اصلی کتابداری ربط نیست بلکه چیزهای دیگر است. (در این مورد به مقاله 2007 درباره بازیابی اطلاعات نیز می توانید رجوع کنید). وی معتقد است که عنوان رشته و موارد این چنینی اهمیت چندانی ندارند آنچه اهمیت دارد گزینش و تعریف مسئله هایی است که یک رشته به آنها می پردازد؛ و نیز الگوها و پایه های نظری و راه حلهای عملی. البته ذکر این نکته لازم است که افراد دیگری نیز هستند (نظیر واکاری) که اعتقاد دارند کتابداری و اطلاع رسانی یکی هستند اما به نظر می آید شواهد عینی، نظر افرادی چون ساراسویچ را بیشتر پشتیبانی می کند. این نکته را ذکر نکردم که بگویم این دو (کتابداری و اطلاع رسانی) باید از هم جدا شوند. پذیرفتن و به کارگیری نام کتابداری و اطلاع رسانی به عنوان نام یک رشته واحد، مزایایی در عمل دارد، و ما نیز بهتر است از همین روند تبعیت کنیم، چه بسا که تاکنون کرده ایم. در مورد مدیریت دانش و اطلاعات که جای بحث ندارد چرا که محتوا و کاربرد آنها (و نیازی که به شکل گیری آنها منجر شده، از جمله نیاز سازمانهای تجاری به مدیریت اطلاعات و دانش و اعتقاد به این استعاره که هر کاری یک کار اطلاعاتی است {Any business is an information business}) متفاوت است.
 
3. پیش از آنکه به تغییر عنوان یک رشته بیاندیشیم شاید بهتر باشد برای تغییر و اصلاح محتوای آن اقدامی انجام دهیم. اگر تحول مثبتی در محتوای دروس کتابداری حاصل شود (که البته نوید آن نیز داده شده است!) چه بسا دلسردی دانشجویان این رشته نیز کاهش و اعتماد به نفس آنان افزایش یابد.

ماشین بی ام و باید موتور بی ام و زیر کاپوتش باشد، والا نام بی ام و آن را به حرکت در نخواهد آورد.


در انحنای وجود

    نظر

این هم  مال ابوسعید خودمونه:

دارم گنهان ز قطره باران بیش

از شرم گنه فگنده‌ام سر در پیش

آواز آید که سهل باشد درویش

تو در خور خود کنی و ما در خور خویش

در خانه خود نشسته بودم دلریش

وز بار گنه فگنده بودم سر پیش

بانگی آمد که غم مخور ای درویش

تو در خور خود کنی و ما در خور خویش

شوخی که به دیده بود دایم جایش

رفت از نظرم سر و قد رعنایش

گشت از پی او قطره ز نان مردم چشم

چندان که زاشک آبله شد بر پایش


این هم یه شعر از جامی

    نظر

                       قصه‌ی عاشقان خوش است بسی                                    سخن عشق دلکش است بسی

هست، ازین قصه کی شوم خاموش؟

تا مرا هوش و مستمع را گوش

هر دهان، جای صد زبانم باد!

هر بن موی، صد دهانم باد!

تا کنم قصه‌های عشق املا

هر زبانی به صد بیان گویا

سبق زندگی از او گیرند،

آنکه عشاق پیش او میرند،

که به انفاس او شوی زنده

تا نمیری نباشی ارزنده

آنکه خواهند صوفیان به فنا

هست ازین مردگی مراد مرا

بل فنایی که ما و من برود

نه فنایی که جان ز تن برود

نشود با تو هیچ چیز مضاف

شوی از ما و من به کلی صاف

از اضافت کنی چون تنوین رم

نزنی هرگز از اضافت دم

نگذرد بر زبانت گاه سخن:

هم ز نو وارهی و هم ز کهن

«رکوه‌ی من»، «عصا و جامه‌ی من»

«کفش من»، «تاج من»، «عمامه‌ی من»

یک من او را هزار من بارست

زآنکه هر کس که از منی وارست

 


آخرین جنحه ها

    نظر
یه سلام دیگه خدمت شما بر وبچه های اینتررنتی الان که من این ها رو  دارم می نویسم  یک بعد الظهرگشنه امیز است آخ  مردم........................پخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ